حضرت فاطمه ( س ) و آیه مودت

((قل لا اسئكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
((بگو (اى پيامبر) من براى انجام رسالتم ، پاداشى از شما نمى خواهم ، مگر مودت با خويشان نزديكم )).
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله ، اجر رسالت خودش را، از طرف حضرت حق تبارك و تعالى ، مودت نزديكان خويش اعلام مى دارد، يعنى فقط مودت خويشان حضرت رسول اكرم را مى توان اجر و مزد رسالت عظماى احمدى دانست .
درباره اين آيه بادى به طور تفصيل بحث و بررسى كرد تا روشن شود كه آيا اين آيه شريفه درشان كيست ؟ و اين مودت ارزنده ، مودت چه كسانى است و مقدار و اندازه آن چگونه است ؟ مودتى كه هم سنگ ، هم كفه ، و هم وزن اجر رسالت محمدى است .
به اجمع فريقين (شيعه و سنى ) و جميع مسلمين ، اين آيه در شان اهل بيت عصمت و قداست نازل شده است يعنى : على ، فاطمه ، حسن و حسين سلام الله عليهم .
((احمد بن حنبل )) در ((مناقب )) - ((حافظ ابن منذر)) - ((حافظ اين ابى حاتم ))- ((حافظ طبرانى )) - ((حافظ ابن مردويه )) - ((واحدى مفسر)) - ((ثعلبى مفسر)) - ((حافظ ابراهيم )) - ((بقوى مفسر)) - و ((فقيه ابن المغازلى )) از ((ابن عباس )) روايت مى كند كه مى فرمايد:
((لما نزلت هذه الايه ، قبل يا رسول الله من قرابنك ، هولاء الذين وجبت علينا مودتهم فقال ،: على و فاطمه وابناهما))
((بعد از نزول اين آيه از پيامبر اكرم (ص ) سؤ ال شد: خويشان نزديك تو كه مودت آنان بر ما واجب است ، چه كسانى هستند؟ حضرت در جواب فرمود:
على (ع )، فاطمه (ع )، و دو فرزند آنها (حسن و حسين ع ).
((محب الدين طبرى )) در ((ذخاير)) - ((زمخشرى )) در ((كشاف )) - ((حموينى )) - در ((رايد)) - ((نيشابورى )) در تفسيرش - ((ابن طلحه شافعى ))در ((مطالب السئول )) - ((رازى )) در تفسيرش ) - ((ابوسعيد)) در تفسيرش - ((ابوحيان )) در تفسيرش - ((نسفى ))در تفسيرش - ((حافظ هيثمى )) در ((مجمع )) - ((ابن صباغ مالكى )) در ((فصول )) - ((حافظ گنجى )) در ((كفاية الطالب )) - نيز روايت مذكور را ذكر كرده اند.
((قسطلانى )) در ((المواهب اللدنيه )) مى فرمايد:
((الزم الله مودة قرباة كافة و بريته و فرض محبة جمله اهل بيته المعظم و ذريته . فقال تعالى : قال لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
((خداى تعالى مودت خويشان نزديك پيامبر(ص ) را بر همگان واجب كرده است و درباره وجوب محبت اهل بيت معظم حضرت رسول او ذريه اوست كه خدا مى فرمايد:
بگو اى پيامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدى نمى خواهم به جز مودت خويشان نزديكم ، روايت مذكور را ((زرقانى )) در ((شرح المواهب )) - ((ابن حجر)) در ((صواعق )) - ((سيوطى )) در ((احاءالميت )) و در ((اتحاف )) - ((شبلنجى )) در ((نورالابصار)) - و ((صبان )) در ((اسعاف الراغبين )) ذكر كرده اند.
در اين موضوع روايت ديگرى ((حافظ ابوعبدالله ملا))در سيره اش نقل كرده است كه مى فرمايد:
((آن رسول الله قال : آن الله جعل اجرى عليكم المودة فى اهل بيتى و انى سائلكم غدا عنهم )) .
((رسول خدا فرمود: بدرستكيه خداى تعالى مزد (رسالتم ) را كه بر عهده شماست مودت خويشان نزديكم قرار داده است ، و من در روز قيامت نسبت به اين مودت از شما بازخواست خواهم كرد، يعنى آنچه در روز قيامت همه در مقابل آن مسئول هستند، عبارت از ولايت چهارده معصوم (ع ) است كه از جمله ولايت حضرت صديقه سلام الله عليهاست .
روايت ديگرى از جابر بن عبدالله نقل شده است كه مى فرمايد:
((جاء اعرابى الى النبى و قال : يا محمد، اعرض على الاسلام . فقال : تشهد آن الا اله الا الله وحده لا شريك له و آن محمدا عبده و رسوله ، قال : تسالنى عليه اجرا؟ لا، الا المودة فى القربى ، قال : قرابتى او قرابتك ؟ قال قرابتى . قال : هات ، ابايعك ، فعلى من لا يحبك و لا يحب قرابتك لعنة الله ، فقال النبى صلى الله عليه وآله : آمين .))
يك عرب بايده نشين آمد حضور پيامبر اكرم (ص ) و عرض كرد: يا محمد(ص ) اسلام را به من عرضه بدار، فرمود: شهادت بده يكتائى خداى تعالى ، و اينكه محمد(ص )، بنده و فرستاده اوست .
اعرابى عرض كرد: يا رسول الله در مقابل اين رسالت كه مرا هدايت فرمودند آيا از من مزدى هم مى خواهيد؟
پيامبر فرمود: نه ، بجز مودت خويشان نزديك ، كه اجر رسالت من است .
اعرابى گفت : خويشان نزديك خودم را دوست بدارم يا خويشان ترا يا رسول الله ؟
پيامبر فرمود: خويشان نزديك مرا.
اعرابى عرض كرد: يا رسول اله اينك دستت را بدست من بده ، تا براى دوستى تو و نزديكانت با تو بيعت كنم ، خدا لعنت كند كسى را كه تو را و خويشان ترا دوست ندارد.
پيامبر اكرم (ص ) به اين دعاى او آمين فرمود: پس هر كس ايمان و اعتقاد به ولايت و مودت حضرت صديقه سلام الله عليها نداشته باشد نفرين شده است به زبان پيامبر(ص )، و در روايت ديگرى ((طبرى ))، و ((ابن عساكر))، و ((حاكم حسكانى )) در ((شواهد التنزيل )) به چند طريق از ((ابى امامه باهلى )) نقل كرده اند كه حضرت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود:
آن الله خلق الانبياء من اشجار شتى و خلقنى من شجرة واحدة ، فنا اصلها، و على فرعها و فاطمة لقاحها، والحسن والحسين ثمرها تعلق بغصن من اعصانهانجى ،. و من زاع عنها هوى ولو آن عبدا عبدالله بين الصفا و المروة الف عام ثم عام ثم الف عام ثم لم يدرك صحبتنا، اكبه الله على منخريه فى النار ثم تلى : قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
بدرستيكه خداى تعالى نهال وجود پيامبر آن را متفاوت متفرق آفريد، ولى درخت وجود من را جداگانه ، واحد، و منحصربفرد خلق فرمود. من خود استقلال دارم ، كسى در اصالت وجود من شريك من نيست ، من اصل آن درختم ، على (سلام الله عليه )، ساقته آن ، فاطمه (ع ) لقاح (مايه بارورى آن ) و حسن (ع ) و حسين (ع ) ميوه هاى درخت وجود من هستند، هر كس شاخه اى از شاخه هاى آن درخت را دستاويز خود كند نجات يافته است و هر كس از آن دور شود به گمراهى افتد و اگر بنده اى از بندگان خدا سه هزار سال بين صفا و مروه خدا را عبادت كند ولى صحبت ما پنج تن را درك نكرده باشد خداى تعالى او را به رو در آتش افكند، سپس پيامبر اكرم (ص ) اين آيه را تلاوت فرمود:
((قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
بنابراين ، اگر بشرى ، بنده خدائى ، موحدى ، مسلمانى ، مقدسى كه به خدا و پيامبر او معتقد باشد، و خدا را عبادت كند، نه اينكه بت پرستى نمايد، كجا عبادت كند؟، بين صفا و مروه ، نه در مكان گناه آلوده اى ، به مدت عبادت كند؟ سه هزار سال ؛ ليكن به ولايت پنج تن در نتيجه به ولايت حضرت صديقه زهراء سلام الله عليها ايمان و اعتقاد نداشته باشد، عبادت او به حساب نخواهد آمد و مورد قبول واقع نخواهد شد و جاى او در آتش دوزخ است . اين مودت ، همان است كه در آيه شريفه ديگر بنام ((حسنه )) عنوآن شده است كه خداى مى فرمايد:
((و من يفترف حسنه نزد له حسنا))
((هر كس حسنه اى را بدست آورد، ما (عاقبت ) بخيرى را براى او مى افزائيم )) كه مراد از حسنه در اينجا مودت است .
چنان كه ((احمد بن حنبل )) و ابوحاتم )) از ((ابن عباس ))روايت مى كنند كه مراد از ((حسنه )) در آيه مذكور مودت آل محمد(ص ) است .
((حافظ ابوالشيخ ابن حبان )) در كتاب ((الثواب )) از ((واحدى )) روايتى از اميرالمؤ منين سلام الله عليه نقل مى كنند آن حضرت فرمود:
((فينا آل حم آيه لا يحفظ مودتنا الا كل مومن ، ثم قرا اميرالمؤ منين سلام الله عليه : قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
در قرآن آيه اى است كه درشان ما (آل حم ) است ، و مودت ما را نگهدارى نمى كند، مگر كسى كه مؤ من است . (يعنى هر كس مودت آل محمد(ص ) را محافظت نكند مؤ من نيست ، و از او سلب ايمان مى شود) و سپس اميرالمؤ منين سلام الله عليه آيه :
((قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
را قرائت فرمود. در نتيجه هر كس به ولايت فاطمه سلام الله عليها ايمان نداشته باشد، مؤ من (به اعتقادات اسلامى ) نيست .
در آن روز كه اميرالمؤ منين سلام الله عليه شهيد شد، حسن بن على سلام الله عليه خطبه اى انشاد كرد و در آن خطبه فضايل اميرالمؤ منين (ع ) را بر شمرد، و از جمله فرمود:
((ايها الناس ، لقد فارقكم رجل ما سبقه الا ولون يدركه الا خرون ، لقد كان رسول الله يغطيه الرايه فيقاتل جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن يساره فما يرجع حتى يفتح الله عليه ، و لقد قبضه الله فى الليلد التى قبض فيها وصى موسى و عرج بروحه فى الليلة التى عرج فيها بروح عيسى بن مريم ... ايها الناس ، من عرفنى فقد عرفنى و من لم يعرفنى فانا الحسن بن محمد. ثم تلى هذه الايه قول يوسف : و اتبعت ملة آبائى ابراهيم و اسحاق و يعقوب . ثم اخذ فى كتاب الله ، ثم قال انا ابن البشير، وانا ابن النذير، انا ابن النبى ، انا ابن الداعى الى الله باذنه ، و انا ابن السراح المنير، و انا ابن الذى ارسل رحمة للعالمين و انا من اهل البيت الذين اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا و انا من اهل البيت الذين افترض الله عزوجل مودتهم و ولايتهم ، فقال فينا انزل على محمد: قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
((اى مردم امروز مردى را از دست داده ايد كه به تحقيق كسى از اولين و آخرين به (مرتبه ) او نرسيده و از او پيشى نگرفته است ، هم او بود كه پيامبر اكرم (ص ) پرچمش را بدست او مى داد، و در هنگام جنگ جبرئيل از طرف راست ، و ميكائيل از جانب چپ هم رزم و هميار او بودند، و هرگز از ميدان نبردى مراجعت نمى كرد مگر اينكه خدا بدست او پيكار را پيروزمندانه پايان داده بود.
خدا او را در همان شبى كه وصى موسى جان سپرد و عيسى بن مريم به آسمان عروج كرد قبض روح فرمود.
اى مردم ، هر كس مرا مى شناسد كه شناخته است ، و اگر نمى شناسد اينكه بداند:........ من ، حسن ، فرزند محمدم ،....... منم فرزند پيامبرى كه بشارت دهنده به رحمت ، و ترسانده از عذاب الهى بود، و مردم را (به اذن خدا) بسوى خدا دعوت مى كرد، منم فرزند چراغ نور افشان ، منم فرزند آنكسى كه رحمت (خدا) در دو جهان است . منم از خاندانى كه خدا پليدها را از آنان دور گردانيده و منزه و پاكشان كرده است ، منم از آن خانواده اى كه خداى تبارك و تعالى مودت و ولايت آنان را بر همگان واجب فرموده است .
و درشان ما اهل بيت است كه خدا بر پيامبرش اين آيه را نازل فرموده است :
((قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
اين روايت را ((حاكم زرندى )) نقل كرده است و چنين ادامه مى دهد كه حضرت حسن سلام الله عليه فرمود:
((انا من اهل البيت الذين كان جبرئيل عليه السلام ينزل فينا و يصعد من عندنا و انا من اهل البيت الذين افترض الله تعالى على كل مسلم و انزل الله فيهم : قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى ))
((من از خاندانى هستم كه جبرئيل بر ما نازل مى شد و سپس از نزد ما بر آسمان صعود مى كرد، من از خانواده اى هستم كه خداى تعالى مودت آنان را بر همه مسلمانان واجب كرده است (يعنى هر كس ادعاى مسلمانى كند، بايد داراى مودت اهل بيت پيامبر باشد و فردى از افراد مسلمين در اين مورد استثناء نشده است ) و درشان آنهاست كه خدا مى فرمايد: بگو اى پيامبر، من براى انجام رسالتم مزدى از شما نمى خواهم ، بجز مودت خويشان نزديكم ))
ما همان خاندانيم كه آيه مذكور و آيه ((و من يفترف حسنه نزد له فيها حسنا)) درشان ما نازل شده است ، و كسب حسنه عبارت است از بدست آوردن مودت ما اهل بيت .
اين روايت را ((حافظ بزاز)) - ((حافظ طبرانى )) در ((معجم )) - ((ابوالفرج )) در ((مقاتل الطالبين )) - ((ابن ابى الحديد)) در شرح ((نهج )) - ((هيثمى )) در ((مجمع )) - ((ابن الصباغ )) در ((فصول )) - ((حافظ گنجى )) در ((كفاية )) - ((حافظ نسائى )) از ((هبيره )) - ((ابن حجر)) در ((صواعق )) - ((صفورى )) در ((نزهت المجالس )) - و ((حضرمى )) در ((رشفتة الهادى )) آنرا ذكر كرده اند. حضر على بن الحسين (ع ) در سفرش به دمشق به آيه مودت استدلال كرد و خطاب به يكى از روايان چنين فرمود:
اقرات القرآن ؟ فقال : نعم . قال : فقرات آل حم ؟ قال : قرات القرآن و لم اقرا آل حم . قال : ما قرات : قل لا اسالكم عليه اجرا الا المودة فى القربى . قال : و انكم لانتم هم ؟! قال : نعم .
((آيا قرآن خوانده اى ؟ عرض كرد: بلى . حضرت فرمود: آل حم را خوانده اى ؟ عرض كرد: چگونه مى شود قرآن را قرائت كرده باشم و آل حم را نخوانده باشم . حضرت فرمود: آيا آيه ((بگو (اى پيامبر) من براى رسالتم پاداشى از شما نمى خواهم مگر مودت نسبت به خويشان نزديكم )) را نخوانده اى ؟ عرض كرد راستى شما همان خانواده هستيد؟ حضرت در جواب فرمود: بلى .
اين روايت را ((ثعلبى )) در تفسيرش - ((ابوحيان )) در تفسيرش - ((سيوطى )) در ((درالمنثور)) - ((ابن حجر)) در ((صواعق )) - و ((رزقانى )) در ((شرح مواهب )) ذكر كرده اند.
((طبرى )) در تفسيرش مى نويسد ((سيعد بن جبير))، و ((عمروبن شعيب ))، در موضوع اينكه خويشان نزديك پيامبر(ص ) چه كسانى هستند، از ((زمخشرى )) چنين نقل مى كنند:
((آل محمد، هم الذين يعود امرههم اليه فكل من كان امرهم اليه اشد و اكمل كانوا هم الآل ، ولا شك آن فاطمد و عليا والحسن والحسين ، كان التعلق بهم و بين رسول الله اشد التعلقات و هذا كالمعلول بالنقل المتواتر وجب آن يكونوا هم الآل ))
خلاصه كلام اينكه : مسلما على (ع )، فاطمه (ع ) و حسنين (ع )، آل پيغمبرند و قطعا حب فاطمه (ع ) ضميمه اجر نبوت و نشان دهند ولايت اوست


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 6 فروردين 1394برچسب:, | | نویسنده : رضا معبودی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.